- تماشا کنید و یاد بگیرید. مسلما برای شروع استندآپ باید بسیار اجرا دیده باشید. میتوانید از اسامی بزرگ شروع کنید مثل کریس راک یا جری ساینفلد. از کارهای اولیهشان شروع کنید و ببینید که چگونه صدای کمدی آنها در طی سالیان فعالیتشان پرورش پیدا میکند. اجراهای زنده را هم حتما باید مدنظر داشته باشید. کار کمدینهای در حال فعالیت را دنبال کنید و به اجراهای زنده آنها بروید. دقت کنید که چگونه شروع میکنند و چگونه به پایان میرسانند. ساختار متنشان چگونه است. تعدد شوخیها در متن چگونه است. سعی کنید به عنوان مشاهدهگر و نه تماشاچی به تماشای اجرا بپردازید. تماشاچیها به چه شوخیهایی بیشتر میخندند؟
- جمع کردن متریال. متریال استندآپ شما هرچقدرشخصیتر باشد بهتر است. برای شروع هم میتوانید از تجربیات شخصی خودتان استفاده کنید. فرهنگی که در آن بزرگ شدهاید چگونه بود؟ ارزشهای زندگی، چیزهایی که از آن متنفر هستید، سبک زندگیتان، زندگی گذشته شما، رابطه شما با یک فرد خاص در زندگی (مثل والدین، شریک عاطفی، دوستان) همه و همه مواردی هستند که با فکر کردن راجع به آنها و دخیل کردن شوخ طبعی خودتان در تعریف کردن آنها میتوانید متن استندآپ خودتان را بنویسید. این نکته را از یاد نبرید که قویترین اجراگرها کسانی هستند که خودشان را بدون سانسور به مخاطب نمایش میدهند و زمانی که متریال شما همذات پنداری بیشتری داشته باشد تماشاچیان به آن واکنش خواهند داد.
- نوشتن شوخیها: هر روز بنویسید. ایدهای را انتخاب کنید و با آن مثل یک قصه برخورد کنید. مقدمهای که ساختار روایی استاندارد دارد. دارای آغاز میانه و پایان.
- کاراکترها کیستند؟
- موقعیت چیست؟
- مشکل یا تنش به وجود آمده چیست؟
ضربه را بنویسید. ضربه نتیجهای غیر منطقی از مقدمه است.
- جمع بندی متن: زمانی به تعداد شوخی لازم برای یک اجرای یک ساعته رسیدید شروع به گلچین کردن آنها برای اجرای 5-10 دقیقهای کنید. ترتیب زمانی گفتن آنها را جوری بچینید که منطقی به نظر برسد. در محاسبات خود برای مدت زمان اجرا، مدت زمان خندیدن تماشاچی را هم از یاد نبرید. باید دقت داشته باشید که متن شما یک متن یکپارچه است و باید در کلیت بین اجزای آن هماهنگی و موزون بودن داشته باشد. ریتم یک اثر نمایشی قلب تپنده آن است.
- نوشتن شروع و تمام کننده: تماشاگر در همان سی ثانیه اول شما را قضاوت میکند. با یک ورودی جذب کننده خود را به تماشاچی میشناسانید و باعث میشوید که به شما گوش کنند. تمام کننده هم آن چیزی است که مخاطب از شما در ذهنش میماند، لذا حتما شوخیهای بالا برای پایان متن خود داشته باشید
- تمرین تمرین تمرین: تنها راه فهمیدن درست کار کردن شوخیهایتان اجرای آنها جلوی بقیه است. دوستان، خانواده یا سایر کمدینها را جمع کنید و جلوی آنها اجرا کنید.
نمونه متن استندآپ کمدی:
متن استندآپ کمدی با موضوع تقلب (نویسنده امیر وفایی اجرا شده توسط مهران مدیری در برنامه دورهمی)
قدیما مثل الان نبود که این همه وسایل تخصصی تقلب اومده. با یه تیشرت میره سر جلسه اما کل اطلاعات رو به صورت mp3 توی عینک و ساعت و موبایلش ذخیره داره. یعنی گل پسر در روز امتحان تبدیل میشه به یه جزوه فیزیک سیالات که دست و پا داره و میتونه خودش بره سر جلسه. ما عرق میریختیم برا تقلب. خانواده اگه میفهمیدن اصن طردمون میکردن مثل الان نبود. مادره آژانس میگیره خودشو میرسونه مدرسه میگه بچهم تقلب هاشو جا گذاشته من اومدم بیارم واسش.
با متنوعتر و پیچیدهتر شدن روشهای تقلب در جوامع بشری عبارتهای متفاوتی برای شاخههای مختلف این پدیده به کار گرفته شدن. مثلا به کسی که میتونه در روز با خرید تنها یک بلیط هفت بار در مترو خط عوض کنه میگن هفت خط. به اونی که درست موقع حساب کردن پول غذا دلپیچه میگیره میره دستشویی میگن یه روده راست تو شکمش نیست. به اونی که موزهای گندیده رو میذاره زیر کارتون روش یه ردیف موز سالم میچینه میگن مارموز. به اونی که همون یه ردیف سالم رو هم روش نمیچینه میگن موز مار. به اونی که موقع خرید صاف دست میکنه وسط جعبه یه موز میکشه بیرون میگن بچه زرنگ. الان دیگه منظور از بچه زرنگ بچهایه که چابک و کاری و باهوش باشه نیست البته الانم بچه زرنگها چابکن اما وقتی که پلیس میٰریزه تا جنسهای قاچاق رو جمع کنه. الان هم کاریان اما وقتی دلار میکشه بالا. الان هم باهوشن اما وقتی دارن سر مفتول رو کج میکنن که در ماشین مردمو باز کنن. عجیبه که از این عبارتها برای خوش و بش و توصیف موفقیتهای شخصیشون استفاده میکنن. میگه تو کی دکترات رو گرفتی که ما نفهمیدیم حقه باز. پسرتونن؟ چقدر بزرگ شده کلاهبردار. تو فرودگاه همدیگرو بغل کردن میگه دلم برات تنگ شده متقلب. میگه به محض اینکه کارم تموم شد برمیگردم پیشت کلاش.
بعضیا هم هستن که کلا مرض کلک زدن و تقلب کردن و حقه بازی دارن. آقاهه گواهینامه داره خانومه نداره ولی خانومه میشینه پشت فرمون. افسر که میگیرتشون میخوان همونجا جاشونو با هم عوض کنن که بگن آقاهه پشت فرمون بوده. خب طبیعتا جابجا شدن دوتا آدم بزرگسال پشت فرمون کار آسونی نیست. آقاهه داره تقلا میکنه که دنده رو از یقهش دور کنه خانومه میگه خب پاشنه کفش منو ول کن تا بتونم برم اونور. آقاهه میگه که دارم پاشنهتو فشار میدم که جیغ نزنم وگرنه که الان دو دیقس شست پام تو جا فندکیه. افسر هم یکم با یه مدل مایوسانهای نگاهشون میکنه جریمه رو مینویسه میذاره زیر برف پاک کن زنگ میزنه اورژانس.
بازی کامپیوتری دوروزه اومده تو بازار. دو روز. در خود اروپا همه مرحله یک بازیان. ما اینجا تا ته بازی رو رفتیم منتظر تولیدات بعدی اون کارخونهایم. همهی مراحل بازی رو کشف کردیم. کدهای تقلبی میزنیم رد میکنیم. میگه مربع و اف 4 و مثلث رو با هم بگیر بازیه قاطی میکنه ریست میشه. بعد که دوباره بیاد مرحله ۶۵ عه. بعضیا هم هروقت تلفنشون زنگ میخوره میگن اوه اوه اینه. تلفن رو میذارن یه متر اونورتر. اینا صبح که بیدار میشن تلفنشون دم دستشونه شب که میخوان بخوابن تلفن ته حیاطه. اوه اوه اینه پولشو میخواد. اوه اوه اینه اومده سر قرار. اوه اوه اینه ماشینشو میخواد.
بعضیا هم معتقدن که درحال حاضر تقلب کردن و حقه زدن کار سختی شده. چون دیگه همه یه جورایی گول نمیخورن. به پیرمرد خمیده میگی پدرجان اگه چشمتون نمیبینه رمزتونو بدید من براتون پول بگیرم. یه نگاه به سرتا پات میندازه میگه لیزیک کردم جیگر. هزار تومنی نصفه رو مچاله کردی تو دستت که تا رسیدی به مقصد بدی به راننده تاکسی و بری یه نگاه از تو آینه میکنه میگه دست راستتو خالی بازی کن.
الان دیگه گول زدنها وارد مراحل جدیدی شده. مثلا تخم مرغ رو تو مغازه برمیداری تاریخ تولیدش فرداست. بعد نیمروش که میکنی میخوریش دستگاه گوارشت گیج میشه میگه ببخشید امروز چندمه؟ یعنی ببخشید الان ناهار فرداتونو خوردین؟ ما هضم رو شروع کنیم یا دست نگه داریم؟
در هنگام تقلب کردن باید حتما حواسمون به دوز تقلب باشه ورزشکار داشتیم یه جوری دوپینگ کرده که قبل از شروع مسابقه قلبش از شدت نیروی زیاد تو رختکن وایساده تموم کرده. اون یکی از خط پایان رد شده انقدر انرژی داشته ادامه داده نتونسته وایسه جایزش رو بگیره. دویست کیلومتر جلوتر گرفتنش
متنهای دیگر:
متن استندآپ کمدی در مورد فوتبال